فاطمه معتمد آریا؛ ممنوع الفعالیت شدن برای فیلمی که در آن نقش نداشت

reza amiri
رادیو پارس   ـ فاطمه معتمدآریا گفته که زمانی به او پیغام داده‌اند ممنوع الفعالیت است، آن هم برای بازی در فیلمی که این بازیگر نقشی در آن نداشته است.

رادیو پارس        _به نقل از خبرآنلاین، او در گفت و گویی که با احمد طالبی‌نژاد داشته، گفته: “پیغام آوردند که به فلانی بگویید ممنوع الفعالیت است، پرسیدم چرا، گفتند چون در فیلمی که بهروز وثوقی و شهره آغداشلو هم بازی کرده‌اند، بی حجاب بازی کرده‌ای.”

این بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون می‌گوید: “به‌شوخی‌گفتم شاید من را به‌جای مونیکا بلوچی اشتباه گرفته‌اید، چون متاسفانه من در زندگی‌ام شهره آغداشلو را ندیده‌ام و حتی ترکیه هم نرفته‌ام. این فیلم هم گویا در ترکیه فیلمبرداری شده، سند شما چیست، این فیلم هم به‌زودی دیده خواهدشد و من هم که چهره ناشناس نیستم، اگر درفیلمی حضور داشته باشم، شناخته می‌شوم، ببینید سوءتفاهم تا کجاها پیش ‌می‌رود، اگر دراین فیلم بازی کرده‌ام، پس چرا کسی به من دستمزد نداده.”

معتمدآریا در این گفت‌وگو که در ماهنامه تجربه منتشر شده، درباره پایان این ماجرا هم گفته: “بعد که ماجرا برملا شد، گفتند می‌خواسته بازی کند و ما اجازه نداده‌ایم.”

 

تدفین اجباری و غیرقانونی جسد یک فرد بهائی

reza amiri
گزارش تکمیلی_
رادیو پارس  _جامعه بهائی
تجربۀ اخیر یک خانوادۀ بهائی در سنندج، نشانگر ظلم بی معنیِ مقامات ایرانی نسبت به بعضی از شهروندان آن کشور یعنی اعضای این جامعۀ دینی است که بزرگترین اقلیّت مذهبی را در ایران تشکیل می دهند.

روز ۲۱ تیر ۱۳۹۴ (۱۲ جولای ۲۰۱٥)، خانم باجی محمدی فرد، پیرو آئین بهائی، چشم از جهان فرو بست و خانوادۀ ایشان برای خاکسپاری او در قبرستان بهائی سنندج تقاضای مجوز نمود. مقامات مسئول این تقاضا را رد کرده و برخلاف قوانین کنونی ایران اصرار داشتند که جسد خانم محمدی فرد در قبرستان بهائی در قروه، شهری به فاصلۀ یک ساعت و نیم از سنندج، دفن شود.

موافقت با دستور مقامات برای تدفین در قروه بدین معنی بود که خانواده، قانون تدفین بهائی را که پیکر متوفی باید در مکانی به فاصلۀ کمتر از یک ساعت از محل درگذشت دفن شود، نادیده بگیرند. راه سنندج به قروه بسیار صعب العبور است و از کوه های زیادی می گذرد. در تلاش برای متقاعد کردن خانوادۀ بهائی، مقامات مسئول اظهار داشتند که جسد متوفی با آمبولانسی که از سرعت قانونی فراتر می رود، حمل خواهد شد.

کارمندان محلی که با مشکلات بهائیان همدردی دارند، خانوادۀ خانم محمدی فرد را مطّلع نمودند که طبق دستور رسمی شورای عالی امنیت ملی، در هر استان فقط یک قبرستان به بهائیان تعلق می گیرد؛ دستوری غیرانسانی و غیرقانونی که به هیچ گروه یا اقلیتی از شهروندان دیگر ایرانی تحمیل نشده، و تا به حال به بهائیان نیز اطلاع داده نشده بود.

خانم بانی دوگال، نمایندۀ ارشد جامعۀ جهانی بهائی در سازمان ملل در نیویورک اظهار داشت: «به نظر می رسد که مقامات ایرانی به پائین ترین سطح بیهوده گوئی تنزّل کرده و حملات متعصبانۀ خود را بر ضد جامعۀ بهائی به فراسوی قبرها کشانده اند.»

عدم صدور مجوز برای تدفین در قبرستان بهائی در شهر سنندج، جائی که بهائیان طی ده ها سال آن را زیبا و پرطراوت نگه داشته اند، به این معنی بود که خانوادۀ متوفی میبایست جسد عزیزشان را در منزل و در جائی خنک نگاهداری کنند، که این کار با کمک و مساعدت دوستان، انجام گردید.

خانواده می دانستند که اگر جسد را در سردخانۀ عمومی نگه دارند، مقامات مسئول، بدون اطلاع یا اجازۀ آنها، آن را بدون مراسم بهائی دفن خواهند کرد.

دوستان و آشنایان خانم محمدی فرد در شهر که در عزاداری ایشان شرکت داشتند عمیقاً با مشکل این خانواده ابراز همدردی کردند و حمایت عمومی از بهائیان در شهر توجه همه را به رفتار نامعقول مقامات مسئول جلب نمود. مقامات مسئول در مقابل این وضع، پسر متوفی را برای بازجوئی فراخواندند و بالاخره بعد از چهار ساعت بازجوئی و تهدید، او را مجبور کردند که جسد مادرش را به مقامات تسلیم کند. لحظاتی بعد، آنچه که خانوادۀ غم زده با نگرانی حدس می زدند به وقوع پیوست و مقامات، جسد را بدون اینکه هیچیک از اعضای خانواده حضور داشته باشند با آمبولانس به قبرستان قروه فرستادند و عزادارن با اشک و مرارت دمساز شدند. بعد از یک ساعت، خانواده دیگر نتوانست نگرانی خود را بیش از این ادامه دهد و آنها نیز به قروه رفتند تا از نزدیک در جریان قرار بگیرند.

طبق قوانین ایران در محدودۀ هر شهری باید قبرستانی برای شهروندان مهیا شود. بنابراین شهرداری یک شهر نمی تواند اجسادی خارج از محدودۀ آن شهر را برای تدفین بپذیرد.

خانم دوگال گفت: « دولت ایران، حال، قوانین خود را نیز در جهت سرکوب بهائیان زیر پا می گذارد. دلیل این نوع رفتار چیست؟ باید از دولت ایران خواست که در مورد این اعمال به جامعۀ بین المللی پاسخگو باشد. واقعاً مردم ایران و جهان – به ویژه جوانان – در بارۀ اعمال دولتی که به پیروی از قوانین مقدس اسلام افتخار می کند چگونه می اندیشند؟»

کاریکاتوراز شهروند یار

عکس ‏کمپین نه به آزار و زندان هموطنان بهایی‏

reza amiri
رادیو پارس_
سه شنبه ۳۰ تير ۱۳۹۴
مرگ ۱۴ نفر٬ مجروح شدن ده‌ها نفر و خسارات مالی بسیار

تبعات طوفان یا اهمال هواشناسی و مسوولان امدادرسانی؟

وقوع سیل و طوفان در ۱۰ استان کشور خسارات فراوانی به دنبال داشته٬ تعدادی از شهروندان جان باخته و یا گم شده‌اند؛ سیلاب هم چند خانه را ویران کرده و تعداد زیادی خودرو را با خود برده است. در این بین گردشگرانی که با استفاده از تعطیلات چند روزه عیدفطر به شمال کشور سفر کرده و یا به کنار رودخانه‌‌ها در استان‌های تهران و البرز رفته بودند دچار آسیب‌های فراوان شده‌اند. حالا این سوال برای افکار عمومی پررنگ شده که چرا سازمان‌های متولی از جمله سازمان هواشناسی پیش از بروز این طوفان و سیلاب بزرگ، هشدارهای لازم را برای آگاهی بخشی به شهروندان نداده بودند؟ اگر به میزان لازم درباره شدت این حادثه طبیعی و خطرات آن اطلاع‌رسانی می‌شد آیا باز هم این همه خسارت جانی و مالی برجا می‌ماند؟

 

چرا به مسافران هشدار داده نشد؟

روز شنبه ۲۷ تیر ماه و در بخش پربیننده خبر ساعت ۲۱ شبکه یک٬ گزارشی از افزایش سفرهای شهروندان ایرانی پخش شد اما هیچ اشاره‌ای به طوفان روز یکشنبه در آن نبود. اتفاقا از زبان چند مسافر در شهرهای مختلف کشور عنوان شد که از باران و کاهش دمای تابستانی استقبال می‌کنند و مجری هم خبر داد که کشاورزان از این باران تابستانی خوشحال هستند. در پایان هم گفته شد که سازمان هواشناسی نسبت به بارندگی شدید و پرآب شدن معابر هشدار داده است. پس از آن نوبت به کارشناس سازمان هواشناسی رسید تا از “معمای شیرین” بارندگی در مناطق کویری بگوید و “نوید” دهد که تندی بادها از فردا افزایش خواهد یافت. او با خنده و هیجان خبر ‌داد که در بسیاری از استان‌های کشور “رگبار” در راه است اما باز خبری از هشداری جدی برای مقابله با طوفان و سیلاب نبود.

در وبسایت اداره کل هواشناسی استان تهران وضع از این هم بدتر بود: آخرین مطلب این سایت به پیام تبریک ریاست سازمان هواشناسی به مناسبت آغاز ماه رمضان اختصاص داشت.

در وبسایت سازمان هواشناسی کشور نیز اطلاعیه‌ای در تاریخ ۲۶ تیر ماه منتشر شده که تا پایان روز دوشنبه مجموع بازدید آن کمی بیشتر از ۵ هزار نفر بوده است. در این اطلاعیه هوای روز یکشنبه چنین پیش‌بینی شده: “بارش متناوب باران گاهی با احتمال رعد و برق و وزش باد در استان‌های گیلان٬ مازندران٬‌ گلستان و ارتفاعات مرکزی البرز. در شرق گیلان و غرب و شرق مازندران با احتمال آبگرفتگی معابر عمومی پیش بینی می‌شود. علاوه بر این انتظار رگبار و رعدوبرق و وزش باد شدید موقت به سبب رشد ابرهای جوششی در اردبیل، خراسان شمالی، شمال سمنان، زنجان، جنوب آذربایجان شرقی، قزوین، شمال همدان، شمال مرکزی، قم، البرز و تهران وجود دارد.”

در این اطلاعیه همچنین درخواست شده که در روزهای شنبه تا دوشنبه “اقدامات لازم برای خودداری از شنا در سواحل خزر و جلوگیری از خسارات جانی در نظر گرفته شود”.

در فضای مجازی گله و شکایت بسیاری از سازمان هواشناسی و دیگر سازمان‌‌های متولی منتشر شده که معترض به عدم اعلام هشدارهای لازم هستند. برخی از این موارد توسط رسانه‌‌های رسمی نیز گزارش شده است.

از جمله دو برادر روزنامه‌نگار که در میان آسیب‌دیدگان ریزش کوه در جاده چالوس بوده‌اند٬ روایتی از اهمال متولیان را در اختیار خبرگزاری برنا قرار داده اند. میثم زمان‌آبادی عنوان کرده که نزدیک جاده شمشک به دیزین ،شخصا از پلیس در مورد وضعیت جاده سئوال کرده و ماموران به او گفته‌اند: “جاده امن است”. اما: “تنها چند دقیقه بعد از شنیدن این جمله و با ورود به جاده شمشک به دیزین سنگ بزرگی با خودرومان برخورد کرد، سرنشینان خودرو مجروح شدند و خسارت مالی سنگینی نیز به خودروها وارد شد.”

برادر او هم تاکید کرده که “برای جمع‌آوری سنگ‌های سقوط کرده به جاده هیچ برنامه‌ریزی وجود نداشت” ضمن این که “از محلی که دچار حادثه شدیم تا اولین مرکز امدادی ۱۲ کیلومتر فاصله بود. در ترافیک سنگین جاده، حدود دو ساعت طول کشید تا به اولین مرکز امدادی برسیم. تازه وقتی به مرکز امداد رسیدیم به دلیل جمعیت زیاد مجروح زمانی طول کشید تا کار امداد و درمان برروی مجروحان ما آغاز شود. تاکید می کنم هیچ واحد سیاری امدادی در جاده حضور نداشت.”

با این حال رییس پلیس راه کشور مدعی است که “پلیس راه قبل از وقوع حادثه ۱۰۰ درصد آماده بود و شرایط جوی به ماموران اطلاع داده شده بود. پلیس راه از ۱۰ روز قبل از شروع طوفان و سیلاب از طریق رادیو و تلویزیون اطلاع رسانی خود را آغاز کرده بود و اگر پلیس آمادگی نداشت قطع به یقین کشته شدگان حادثه دیروز بیش از ۲ هزار نفر بودند.”

یک کارشناس سازمان هواشناسی هم به ایلنا گفته که پیش‌بینی وزش شدید باد در استان تهران طی ۳ اطلاعیه به دستگاه‌های مربوطه اعلام شده بود. به گفته او آنچه در تهران اتفاق افتاده طوفان نبوده بلکه وزش باد شدید با سرعت حدود ۵۰ کیلومتر بر ساعت بوده است: “سازمان هواشناسی وزش شدید باد را پیش بینی و اعلام کرده بود، اما شدت آن را به دلیل اینکه در لحظه تعیین می‌شود، نمی‌توان به صورت دقیق از قبل پیش بینی کرد.”

 

آخرین آمار اعلام شده تلفات و خسارات

تا پایان روز دوشنبه آمارهای متفاوتی از میزان آسیب و تلفات سیل روز یکشنبه مخابره شده است. جمعیت هلال احمر عنوان کرده که مجموع آسیب‌دیدگانی که به آنها خدمات ارائه شده٬ ۸ هزار و ۵۰۰ نفر در سراسر کشور بوده‌اند.

از طرفی بنا به اظهارات مقامات رسمی تنها در دو استان تهران و البرز٬ ۱۴ تن جان باخته‌اند. روستای فیجان٬ یکی از مناطق تفریحی کرج هم به دلیل طغیان رودخانه یکی از کانون‌های آسیب بود که حدودا ۲۰ شهروند در آنجا مفقود شده و سیل بیش از ۵۰ خودرو را برده است.

عضو هیات رئیسه شورای شهر تهران هم اعلام کرده که بنا به آمارهای غیرقطعی ۲۰ نفر در امامزاده داوود کشته شده‌اند.

درکنار آمارهای مربوط به استان‌های مختلف٬ تمام مقامات تاکید کرده‌اند که وزش باد شدید در شهر تهران هیچ گونه تلفات جانی نداشته است. هرچند خساراتی مانند شکستن شیشه پنجره‌ها٬ سقوط داربست‌ها و تابلوها بر روی خودروها و مواردی از این دست٬ گزارش شده است.

 

هواشناسیِ ناکارآمد یا پارازیتِ مشکل‌ساز؟

جا ماندن سازمان هواشناسی اصطلاحی بود که خرداد ماه سال گذشته بسیار شنیده می‌شد. در این حادثه ۵ شهروند تهرانی جان باختند و برخی اعضای ستاد مديريت بحران استان تهران به صراحت “قصور هواشناسی” را عاملی برای آماده نبودن شهروندان و مسوولان معرفی کردند. پس از آن سازمان هواشناسی برای دفاع از خود عنوان کرد که به دلیل وجود پارازیت‌ها نمی‌تواند پیش‌بینی‌های درستی انجام بدهد. مدير پيش‌بينی هشدار سريع هواشناسی به مجلس گزارش داد که به دلیل اختلالات ناشی از “تلفن‌های بی‌سيم و يا فرکانس‌های ديگری که به صورت غيرمجاز وارد فرکانس رادار هواشناسی شده” امکان تشخيص بسيار دشوار شده است.

حتی رییس سازمان هواشناسی کشور در مهر ماه اعلام کرد: “رادار هواشناسی پایتخت احتمالا به دلیل امواج پارازیت دارای نویز است و این موضوع یک سوم تصاویر هواشناسی این شهر را نامفهوم کرده است.”

پس از چند ماه این بحث به فراموشی سپرده شد اما حالا با تکرار طوفان در ابعادی وسیع‌تر و وارد آمدن خساراتی بیشتر٬ بار دیگر انگشت اتهام به سوی هواشناسی نشانه رفته است. نماینده تبریز در مجلس عنوان کرده که “سازمان هواشناسی با همکاری صداوسیما می‌تواند اطلاع‌رسانی خوبی را نسبت به پیش‌بینی‌های دقیق خود از تغییرات آب‌وهوایی داشته باشد اما متاسفانه این اطلاع‌رسانی‌ها به‌درستی صورت نمی‌گیرد. بدون ‌شک اگر ‌سال گذشته کم‌کاری سازمان هواشناسی جدی گرفته می‌شد شاید امسال شاهد تکرار این اشتباه نبودیم.”

نماینده قائمشهر و سوادکوه هم گفته: “در تمامی کشورها سازمان هواشناسی ١۵ روز تا یک هفته قبل از وقوع حادثه، مسوولان اجرایی و مقابله با بحران کشور را نه‌تنها مطلع می‌سازد بلکه اعلام آماده‌باش می‌دهد اما سازمان هواشناسی ایران قایل به پیش‌بینی هوا و طوفان از یک هفته قبل نیست.”

بلاتکلیفی و عدم برگزاری دادگاه؛ هشتمین ماه بازداشت امیر امیرقلی

     رادیو پارس    _با گذشت بیش از هفت ماه از بازداشت امیر امیرقلی زندانی سیاسی بند هشت زندان اوین، هنوز دادگاه این فعال سیاسی و مدنی برگزار نشده است.

رادیو پارس   _ ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، قرار بود دادگاه این فعال سابق دانشجویی در دوم خرداد ماه در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران برگزار شود که با وجود اعزام وی برگزار نشد و تاریخ جدید محاکمه نیز از سوی قاضی صلواتی اعلام نشده است.

شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب و پیشتر شعبه ۶ بازپرسی اوین، با وجود ماهیت مسالمت آمیز فعالیت ها تا کنون از تبدیل قرار بازداشت به قرار وثیقه و آزادی موقت وی تا صدور و قطعی شدن حکم خودداری کرده اند.

امیر امیرقلی فعال دانشجویی سابق در تاریخ ۱۰ آذرماه سال گذشته بازداشت شد و حدود دو ماه در انفرادی های بند ۲۰۹ اوین و تحت بازجویی بود و پس از پایان بازجویی ها به بند هشت زندان اوین منتقل شد.

اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور، فعالیت تبلیغی علیه نظام، توهین به مقدسات و توهین به رهبری اتهاماتی بود که از سوی بازپرس ناصری در شعبه ۶ بازپرسی دادسرای اوین به وی تفهیم شد.

به گفته یکی از نزدیکان، اتهام اجتماع و تبانی و فعالیت تبلیغی به دلیل شرکت امیر امیرقلی در تجمعات حمایت از کوبانی و اتهام توهین به مقدسات و توهین به رهبری به علت مطالبی بود که در فیسبوک شخصی‌اش به اشتراک گذاشته بود.

امیر امیرقلی پیشتر به دلیل فعالیتهای سیاسی و دانشجویی در سال ۸۷ بازداشت و متعاقب آن از دانشگاه نیز اخراج شد، وی هم اکنون در هشتمین ماه بازداشت در بند هشت زندان اوین نگهداری می شود.

بند هشت در حال حاضر یکی از بدترین بندهای زندان اوین است که تعداد زیادی از زندانیان سیاسی و عقیدتی بر خلاف اصل تفکیک جرائم و در ازدحام و بدون کمترین امکانات در آن نگهداری می شوند.

amir amirgholi

تعداد کشته‌‌های طوفان روز گذشته تهران و البرز به ۱۴ نفر رسید

reza amiri

         رادیو پارس ـ معاون آمادگی و مقابله سازمان مدیریت بحران کشور از کشته شدن ۱۴ نفر در حوادث سیل و طوفان روز گذشته تهران و البرز خبر داد.

رادیو پارس   _به نقل از ایلنا، مرتضی اکبرپور، در مورد آخرین تعداد کشته‌شدگان حادثه سیل و طوفان در تهران و البرز گفت: “آخرین آماری که تاکنون اعلام شده حاکی از مرگ ۸ نفر در منطقه کن و سولقان و ۶ نفر در توابع آسارای استان البرز است”.

وی در پاسخ به این سوال که با توجه به اخطاریه‌های سازمان هواشناسی پیش از وقوع حادثه، سازمان مدیریت بحران چه اقدامی برای کاهش خسارات این حادثه انجام داده است، گفت: “ما بلافاصله پس از اعلام سازمان هواشناسی اطلاعیه‌ها را به اداره مدیریت بحران استان‌ها ابلاغ می‌کنیم و آنها نیز این اطلاعیه‌ها را به شهرستان‌های تابعه اعلام می‌کنند و اطلاع‌رسانی در این خصوص انجام شده و استان‌ها از بروز این حادثه اطلاع داشتند، اما به هر حال راه افتادن ناگهانی سیل و رگبار سبب غافلگیری می‌شود”.

معاون آمادگی و مقابله سازمان مدیریت بحران کشور ادعا کرد: “سازمان مدیریت بحران با این گونه پدیده‌ها آشنایی کامل دارد، بارش‌های تابستان رگباری است و مشکلاتی را به وجود می‌آورد”.

 

 tofan , seyl dar tehran

 

اکبر اعتماد : ایران با توافق لوزان در بارۀ برنامۀ هسته ای، تسلیم زورگوئی قدرت های بزرگ شده است

amiri  reza
تاریخ پخش شنبه ۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۵
اکبر اعتماد : ایران با توافق  لوزان در بارۀ برنامۀ هسته ای، تسلیم زورگوئی قدرت های بزرگ شده است

میهمان این هفتۀ «چهره ها و گفتگوها» فیزیکدان و کارشناس علوم و فنآوری هسته ای و نیز مدیریت علمی و آموزشی است. او، اما، بیش و پیش از همه به «پدر برنامۀ هسته ای ایران» شهرت یافته و در این زمینه علاوه بر دانش، بینش پایدار و استوار نیز دارد.

میهمان این هفته، اکبر اعتماد است و از آنجا که این گفتگو با مذاکرات هسته ای جاری میان تهران و کشورهای موسوم به ۱+۵ بر سر برنامۀ هسته ای ایران همزمان شده است، سخن را با او در همین باره آغاز می کنیم.

اکبر اعتماد همواره از یک برنامۀ مستقل و همه جانبۀ تحقیقات اتمی در ایران حمایت کرده است، موضع کشورهای غربی را مبنی بر اینکه جمهوری اسلامی ایران در تلاش دست یافتن به سلاح هسته ای است، «سوء ظن و بهانه» خوانده و دست یافتن به دانش و تکنولوژی هسته ای را حق غیر قابل انکار ایران دانسته است.

از همین روست که او توافق اصولی ۲ آوریل ۲۰۱۵ / ۱۳ فروردین ۱۳۹۴ را که در لوزان صورت گرفت و بر اساس آن برخی تاسیسات هسته ای ایران بطور کلی تغییر ماهیت خواهد داد، کارکرد و ظرفیت برخی دیگر کاملا محدود خواهد شد و برنامه های توسعه در این زمینه برای مدت نسبتا طولانی متوقف خواهد گردید زور گوئی ناموجه قدرتهای بزرگ می داند. از نظر اکبر اعتماد با به اجرا گذاشتن این توافق، دیگر چیز قابل توجهی از برنامۀ هسته ای ایران باقی نمی ماند.

اکبر اعتماد همچنین سیاست وبرنامۀ هسته ای ایران را پس از انقلاب اسلامی نا درست می خواند. تلاش بیش از اندازه برای غنی سازی اورانیوم را یک اشتباه استراتژیک توصیف می کند که خود یکی از عوامل عمده سوء ظن قدرتهای بزرگ به اهداف برنامۀ هسته ای ایران شد.

در این گفتگو، اکبر اعتماد از کودکی، دوران فعالیّت در ایرانِ پیش از انقلاب اسلامی و روزگارِ پس از آن در فرانسه و نیز امروزِ خود سخن می گوید وعشق خویش را به میهن نه تنها در کلمات که در بغض گلوی خود آشکار می کند.

در بارۀ میهمان هفته
نام او با دانش و برنامۀ هسته ای در ایران پیوند تنگاتنگ دارد. اکبر اعتماد موسس و نخستین رئیس سازمان انرژی اتمی ایران است که در سال ۱۳۵۳ بنیان نهاده شد. او پیش از آن مشاور فنی سازمان برنامه و بودجه و نیز مدیر دفتر انرژی اتمی همین سازمان بود. اکبر اعتماد چندی معاونت پژوهشی وزارت علوم و آموزش عالی را بر عهده داشت و در دوره ای نیز بر دانشگاه نو بنیاد بوعلی در همدان ریاست کرد.

وی در سال ۱۳۴۷ مبتکر ایجاد موسسۀ تحقیقات و برنامه ریزی علمی و آموزشی کشور شد و ریاست آنرا بر عهده گرفت و شش سال بعد با ایجاد سازمان انرژی اتمی ایران به این سازمان رفت.

اکبر اعتماد زادۀ همدان است. او در سال ۱۳۰۹ به دنیا آمد و پس از انجام تحصیلات متوسطه در دبیرستان البرز تهران برای ادامه آن به کشور سوئیس رفت. وی دارای درجۀ مهندسی الکترونیک، فوق لیسانس و دکترا در فیزیک اتمی از دانشگاه لوزان در سوئیس است. اکبر اعتماد پیش از آنکه به ایران باز گردد، چندی در انستیتوی فدرال سوئیس برای تحقیقات اتمی کار کرده بود. وی پس از انقلاب، ساکن فرانسه شد و با ایجاد یک دفتر مشاوره، پژوهش‌ها و کوشش‌های خود را بویژه در زمینۀ پیش اندیشیِ تحولات در تکنولوژی هسته ای دنبال کرد.

اكثريت كنگره قرارداد را ردخواهند كرد

reza amiri

سناتور ريچ: اصليترين نگراني من همان است كه ما از ابتدا بر روي دولت فشار آورديم تا انجام بدهد كه اين همزمان بود با آن كه ايران به فعاليتهاي تروريستي خود پايان بدهد. آنها در اين مورد اين را كاملاً نديده گرفتند, هيچ بحثي در اين باره نشد و در مدارك هم هيچ چيزي نبوده. ما ميدانيم در حالي كه آنها (رژيم) از نظر مالي تحت فشار بودند, ميليونها دلار براي حمايت از حزبالله, حماس, شورشيان حوثي و بسياري از سازمانهاي تروريستي ديگر خرج كردند و براي آنها پول و حمايتهاي ديگر فراهم كردند.
حالا ما ميخواهيم صدها ميليارد ديگر براي آنها آزاد كنيم تا آنها به نحوي كه ميخواهند از آن استفاده كنند. كاملاً واضح است كه آنها بخش اعظمي از آن را براي حمايت از فعاليتهاي تروريستي استفاده خواهند كرد.

اين كار اشتباه است و من نميدانم كه چطور ممكن است كه از نظر اخلاقي بتوان به اين قرارداد راي داد, كه به آنها (رژيم) اين گونه پول ميدهد تا به اين شكل استفاده شود؟ از نظر من اين احمقانه است. اين جدا از اين حقيقت است كه اين قرارداد به آنها مسيري براي توليد تسليحات هستهاي و همچنين توليد سيستم پرتاب كننده آن را ميدهد.
مجري: پس سناتور مطابق آنچه كه شما ميگوييد آيا از نظر شما كنگره اين قرارداد را رد ميكند؟
سناتور: از نظر من اكثريت كنگره اين قرارداد را رد خواهند كرد. ولي همان طور كه شما ميدانيد در سنا نياز به ۶۰ راي است تا اول آن را تاييد كنيم (رد شدن آن را تاييد كنند) و ۶۷ راي هم براي رد كردن وتو رئيس جمهور.
برآورد من اين است كه رئيس جمهور دموكراتها را فرا خواهد خواند و به آنها اين را خواهد فروخت كه از همين الان اين كار را كرده است. البته برخي از آنها هستند كه در انتخابات شركت خواهند كرد و آنها به ما كمي راي ميدهند ولي اين براي عبور از مانع كافي نيست.
…. ما از ابتدا گفتيم آن هم اين كه تا زماني كه آنها قبول كنند كه جاه طلبيهاي هستهاي خود را صد روي صد تحويل بدهند و صد رو صد به حمايت از تروريسم در سراسر جهان پايان بدهند, ما تحريمها را بر سر جايش نگاه داريم.دير يا زود خود ايرانيها, يعني اكثر مردم ايران قيام خواهند كرد و ميگويند كه ما طوري ديگر و جدا از آنچه كه رهبري كشور كرده است, پيش خواهيم رفت. عالب مردم ايران در اين موارد خيلي با رهبري كشور اختلاف دارند.
مجري: آيا از نظر شما اين قرارداد فرصتي جديد براي يك شروع جديد با ايران ميباشد؟ چون در نهايت براي مدت كوتاهي اين كشور برعليه دولت اسلامي در عراق يك همكار شده است.
سناتور: خوب اميد به آن ميرود كه آنها بايستند و بگويند كه ما اشتباه وحشتناكي را مرتكب شديم و روشهاي خود را تغيير خواهيم داد, انسانهاي عاشق صلح ميشويم, در مورد حقوق بشر نگران خواهيم شد, ما نگران وضعيت زنگي مردم ايران خواهيم شد. ولي به احتمال زياد آنها (رژيم) چنين كاري نكنند

تلويزيون بي بي سي (جهاني) ۱۷ژوئيه ۲۰۱۵

 

بازداشت یک شهروند یارسانی در کرمانشاه توسط وزارت اطلاعات

reza amiri

رادیو پارس   _به گزارش اخبار اقلیتهای مذهبی ، ماموران امنیتی اداره‌ی اطلاعات استان کرمانشاه با مراجعه به منزل شخصی “میثم سجادپور” از اهالی روستای خانقاه در استان کرمانشاه، وی را به همراه خود به ستاد خبری اطلاعات برده و ۳ ساعت، وی را مورد بازجویی قرار داده‌اند.
یک منبع نزدیک به این شهروند یارسانی گفت: پیشتر و در هنگام خروج از کشور، به میثم سجادپور اعلام شده بود: از سوی اداره‌ی اطلاعات مورد بازخواست قرار گرفته و تا زمانی که پرونده‌ی مربوط به شرکت وی در تجمعات یارسانیان در تهران خاتمه نیابد، حق خروج از کشور را ندارد.

میثم سجادپور، فعال یارسانی ۲۸ ساله‌ی کُرد است که در سالهای گذشته، در شهرستانهای مختلف از جمله همدان، کرمانشاه و تهران، در تجمعات یارسانیان در اعتراض به “بی‌احترامی به زندانیان یارسانی” شرکت به عمل آورده بود.

در این اعتراضان، دو تن از پیروان یارسانی بنام های حسن رضوی از یارسانیهای همدان و نیکمرد طاهری از شهر صحنه کرمانشاه، در تاریخ ۱۱ و ۱۵ خرداد ماه سال ۱۳۹۲ خورشیدی، در اعتراض به فشارهای حکومت به پیروان این دین، خود را در برابر فرمانداری همدان به آتش کشیده بودند.

آیین یارسانی یکی از آیین‌هایی است که در ایران مانند آیین بهاییت، از سوی حکومت اسلامی ایران از آن به “فرقه‌ی ضاله” یا گمراهان یاد می‌‍شود.

‎اخبار اقلیتهای مذهبی‎s Foto.