تداوم بازداشت و بلاتکلیفی سه شهروند بهایی در زندان اوین

منیره باویل سفلایی، مینو زمانی پور و غلامحسین مظلومی، سه شهروند بهایی از تاریخ ۱۹ مردادماه بازداشت شده و کماکان بصورت بلاتکلیف در زندان اوین به سر می برند. گفته می شود بازداشت این افراد در ارتباط با پیگیری موضوع نبش قبر یک شهروند بهایی بوده است که پیشتر در روستای گیلاوند دماوند صورت گرفته و جسد وی توسط افراد ناشناسی در بیابان‌های جابان از توابع همان شهرستان رها شده بود.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز شنبه ۱۹ مردادماه ۹۸، سه شهروند بهایی در تهران بازداشت و به زندان اوین منتقل شدند.

با وجود گذشت ۸ روز از بازداشت منیره باویل سفلایی، مینو زمانی پور و غلامحسین مظلومی، این شهروندان بهایی همچنان در زندان اوین در بازداشت بسر می‌برند.

این شهروندان بهایی صبح روز شنبه ۱۹ مردادماه ۹۸ توسط ۳ تن از مامورین وزارت اطلاعات بازداشت و به زندان اوین منتقل شدند. گفته می‌شود که ماموران پس از تفتیش منزل، برخی لوازم شخصی از جمله لپ تاپ، تلفن همراه، کتب و تصاویر بهایی را نیز ضبط کرده‌اند.

یک منبع نزدیک به این شهروندان به گزارشگر هرانا گفت: که ماموران امنیتی دلیل بازداشت را پیگیری موضوع نبش قبر یک شهروند بهایی بوده است که پیشتر در روستای گیلاوند از توابع دماوند صورت گرفته بود. جسد این شهروند بهایی توسط افراد ناشناسی نبش قبر شده و در بیابان‌های جابان از توابع همان شهرستان رها شده بود. این شهروندان بهایی پیشتر نیز در این خصوص بازداشت و مورد بازجویی قرار گرفته بودند.

این منبع مطلع در ادامه گفت که به خانواده‌های شهروندان بازداشت شده گفته شده که فعلا از وضعیت آنها اطلاعی نگیرید.

شهروندان بهایی در ایران از آزادی‌های مرتبط به باورهای دینی محروم هستند، این محرومیت سیستماتیک در حالی است که طبق ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۱۸ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی هر شخصی حق دارد از آزادی دین و تغییر دین با اعتقاد و همچنین آزادی اظهار آن به طور فردی یا جمعی و به طور علنی یا در خفا برخوردار باشد.

بر اساس منابع غیررسمی در ایران بیش از سیصد هزار نفر بهایی وجود دارد اما قانون اساسی ایران فقط اسلام، مسیحیت، یهودیت و زرتشتی گری را به رسمیت شناخته و مذهب بهاییان را به رسمیت نمی‌شناسد. به همین دلیل طی سالیان گذشته همواره حقوق بهائیان در ایران به صورت سیستماتیک نقض شده است.

صابر کمانی به زندان ارومیه منتقل شد

صابر کمانی، شهروند اهل ارومیه امروز از بازداشتگاه اطلاعات سپاه به زندان این شهر منتقل شد. وی در اواسط تیرماه توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز یکشنبه ۲۷ مردادماه ۹۸، صابر کمانی، شهروند اهل ارومیه از بازداشتگاه اطلاعات سپاه ارومیه به زندان این شهر منتقل شد.

این شهروند که هم اکنون در بند سیاسی زندان ارومیه بسر می‌برد، ۳۸ روز گذشته را در بازداشتگاه اطلاعات سپاه و تحت بازجویی بوده است.

گفته می شود اتهام مطروحه علیه این شهروند در دوران بازجویی “همکاری با یکی از گروه های مخالف نظام” عنوان شده است.

لازم به ذکر است که وی اواسط تیرماه سال جاری توسط ماموران اطلاعات سپاه ارومیه بازداشت شده بود.

جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات مجتبی پروین برگزار شد

جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات محبتی پروین امروز در دادگاه عمومی و انقلاب اردبیل برگزار شد. این در حالی است که وی پیشتر از بابت اتهام مطروحه در این جلسه، در دادگاه کیفری ۲ اردبیل محاکمه و به ۳ ماه حبس محکوم شده بود.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز یکشنبه ۲۷ مردادماه ۱۳۹۸، جلسه دادگاه مجتبی پروین در شعبه ۹ دادگاه عمومی و انقلاب شهرستان اردبیل برگزار شد.

بر اساس ابلاغیه ارسال شده برای آقای پروین، وی در خصوص  شکایتی مبنی بر “مطالبه وجه از بابت خسارت خودرو، مطالبه خسارت دادرسی، مطالبه خسارت تاخیر تادیه” در این جلسه دادگاه حاضر شد.

لازم به ذکر است که جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات مجتبی پروین در خصوص اتهام “تخریب خودروی پلیس” پیشتر در شعبه ۱۰۱ دادگاه کیفری ۲ شهرستان اردبیل برگزار و در مرحله بدوی به ۳ ماه حبس تعزیری محکوم شده بود.

آقای پروین مورخ ۱۷ مهرماه ۹۷ توسط نیروهای امنیتی شهر اردبیل در منزل شخصی خود بازداشت و همان روز پس از تفهیم اتهام با قرار کفالت و تا پایان مراحل دادرسی آزاد شده بود.

وی پیشتر نیز در تاریخ ۱۹ مردادماه ۹۷ به همراه تعدادی دیگر از فعالان ترک (آذربایجانی) در پی برگزاری مراسمی در پناهگاه کوه سبلان توسط نیروهای امنیتی مشکین‌شهر بازداشت و پس از گذشت ساعاتی در شامگاه همان روز از بازداشتگاه شهر لاهرود آزاد شدند.

مجتبی پروین در ارتباط با این پرونده ۱۷ مهر ۱۳۹۷ در منزل پدری بازداشت و در شعبه ۱۲ دادیاری اردبیل پس از تفهیم اتهامِ شرکت در تجمع غیرقانونی، همان روز با قرار وثیقه ۱۵ میلیون تومانی تا زمان صدور حکم نهایی آزاد شده است.

نامه عاطفه رنگریز از زندان قرچک ورامین؛ هیچ‌کس به قطار ایستاده‌ی مرگ نگاه نمی‌کند

عاطفه رنگریز، فعال کارگری در زندان قرچک ورامین، طی نامه‌ای سرگشاده که در ادامه می آید با توصیفی استعاری از زندان قرچک، با اشاره به مشکلات متعدد این زندان، تراکم جمعیت زندانیان، بند مادران محبوس و کودکان بی سرنوشت آنان، تصویر تاریک این فضا را ترسیم می کند. وی در بخشی از نامه خود می نویسد: “در اینجا ده بند است و هر بند به طور تقریبی ۱۲۰ تا ۱۵۰ نفر جمعیت دارد. به جز بند مادران یا بندی که سرنوشت کودکانش از همان ابتدا محکوم به شکست است. کودکانی که نه شب را می‌بینند، نه پدر را و نه بیرون را؛ نه پارک ملی را و نه چیزهای ملی شده را! و اما می‌بینند درهای بسته و قفل‌های بسیاری را و آیا کودکان اینجا خواب ستاره‌ی قرمز را می‌بینند؟”.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، عاطفه رنگریز فعال کارگری در زندان قرچک ورامین، طی نامه‌ای سرگشاده به بررسی جنبه هایی از مشکلات زندان قرچک می‌پردازد.

وی در بخشی از نامه، این زندان را قطار مرگ خوانده و می‌نویسد:” آیا می‌توانم بنویسم؟ بعید می‌دانم. مسافران از هجمه‌ی زیادشان درهم می‌لولند و با پرینتشان هل داده‌شده‌اند به این قطار و من در این قطار ایستاده‌ی مرگ، زمان را از یاد برده‌ام. و گویی ساعت یک‌بار نواخت و در بند باز شد و دیگر ایستاد و ایستاد. و ساعت مدام دهن‌کجی می‌کند بر ما! و راستی اینجا ممنوع است دوتا شدن، سه تا شدن، بی‌شمار شدن. بیشتر مسافران باید خود را به کارگاه‌های اشتغال (کار اجباری) بسپارند که زمانِ ایستاده بر دوششان را فراموش کنند تا بتوانند بیست دقیقه زمان بخرند که به بیرون وصل شوند و حرکت رخ دهد و در پایان فقط می‌توانم بگویم «من راز فصل‌ها را می‌دانم و حرف لحظه‌ها را می‌فهمم. نجات دهنده در گور خفته است.»

متن کامل این نامه در ادامه می آید:

“آیا دوباره گیسوانم را در باد شانه خواهم زد؟ آیا دوباره روی لیوان‌ها خواهم رقصید؟ (۱)

آیا می‌شود در سالن پنج اندرزگاه یک قرچک نوشت؟ بعید می‌دانم! به قولی قرچک نام مستعار جهنم است.

حال که دارم می‌نویسم بر تخت طبقه سومی نشسته‌ام که پاهایم رنده رنده شد از بس که بالا رفته‌ام «از نردبانی که ارتفاع حقیری دارد.» تختی که به رفیقم می‌گویم بیا برویم توی قبرهایمان و تختی که زیر پاهایمان یک باکس و یک ساک است. و ما از بس که جا برای نشستن نداریم در کابینمان، خودمان را به اینجا می‌کشانیم. آیا می‌شود نوشت؟ بعید می‌دانم. در اینجا ده بند است و هر بند به طور تقریبی ۱۲۰ تا ۱۵۰ نفر جمعیت دارد. به جز بند مادران یا بندی که سرنوشت کودکانش از همان ابتدا محکوم به شکست است. کودکانی که نه شب را می‌بینند، و نه پدر را، و نه بیرون را، و نه پارک ملی را و نه چیزهای ملی شده را! و اما می‌بینند درهای بسته و قفل‌های بسیاری را ، و آیا کودکان اینجا خواب ستاره‌ی قرمز را می‌بینند؟!

در بندِ پنج، یازده کابین است و در هر کابین چهار تخت سه‌طبقه‌ای که دوازده نفر در آن سوار قطار مرگ شده‌اند و در مسیر برزخی به انتظار یک ابلاغیه، اعزام و یا انتقال هستند تا شاید دمی پیاده شوند و درها برایشان گشوده شود. من سوار بر یکی از این واگن‌ها (کابین‌های قطار ایستاده‌ی مرگ و تعلیقی) پیش به سوی ناکجاآباد تلاش دارم که بنویسم اما بعید می‌دانم که واژه‌هایم بتوانند مسافران اینجا را دیدنی کنند. زیرا بیرون مرده است و «هیچ‌کس به قطار ایستاده‌ی مرگ نگاه نمی‌کند.» (۲)

واگن‌ها توسط دو دیوار که یک‌ونیم متر از سقف فاصله دارند، محاصره شده‌ است و حدود هشت متر جا برای خوردن و آشامیدن و زیستن. یعنی در همین هشت متر دوازده نفر با باروبندیلشان باید خود را در آنجا جا بدهند. این مسافرانِ به قصد ناکجاآباد و باروبندیلی که ظروف پلاستیکی و بشقاب‌های ملامین و انواع و اقسام کنسروها و نگهدارنده‌ها و لباس‌های بوتیک اینجاست که سه‌لاپهنا حساب می‌شود.

آیا درست است که دهان بگشایم و از مسافران اینجا بگویم؟ و نورهای مداوم مهتابی‌ها که چشم‌هایمان را می‌زند و صداهایی که گوش‌هایمان را کر می‌کند: پِیج‌های مداوم، تهدیدها، هشدارها و شماره‌های آماری که صبح و عصر، ما را از هواخوری به بند می‌کشاند. زمان ناهار که فرا می‌رسد بوی برنج سویا بلند می‌شود و باید با یک ظرف در صف بایستی و بعدْ شستن و… . اینجا شستن ظروف و لباس‌ها از اعمال شاقه به شمار می‌آید و از همین رو کارگرهایی هستند که به بهای ناچیزی گردن به این اعمال می‌‌نهند. آب شور این بیایان نیز مدام دریغ می‌شود از برزخیان اینجا. و حمام اینجا مرا می‌برد به عصر اتاق‌‌های گاز.

آیا می‌توانم بنویسم؟ بعید می‌دانم. مسافران از هجمه‌ی زیادشان درهم می‌لولند و با پرینتشان هل داده‌شده‌اند به این قطار و من در این قطار ایستاده‌ی مرگ، زمان را از یاد برده‌ام. و گویی ساعت یک‌بار نواخت و در بند باز شد و دیگر ایستاد و ایستاد. و ساعت مدام دهن‌کجی می‌کند بر ما! و راستی اینجا ممنوع است دوتا شدن، سه تا شدن، بی‌شمار شدن. بیشتر مسافران باید خود را به کارگاه‌های اشتغال (کار اجباری) بسپارند که زمانِ ایستاده بر دوششان را فراموش کنند تا بتوانند بیست دقیقه زمان بخرند که به بیرون وصل شوند و حرکت رخ دهد و در پایان فقط می‌توانم بگویم «من راز فصل‌ها را می‌دانم و حرف لحظه‌ها را می‌فهمم. نجات دهنده در گور خفته است.»

عاطفه رنگریز/زندان قرچک ورامین/تیرماه ۱۳۹۸

منابع:

۱.فروغ فرخزاد

۲. بازی با ضرب‌المثل در ایران کسی به قطار ایستاده‌ سنگ نمی‌زند.″.

در خصوص عاطفه رنگریز، نویسنده این نامه لازم به توضیح است وی روز چهارشنبه ۱۱ اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۸، همزمان با روز جهانی کارگر، به همراه ده‌ها تن از شرکت کنندگان در تجمع اعتراضی در مقابل ساختمان مجلس در پی ورود نیروهای امنیتی و به خشونت کشیده شدن این تجمع بازداشت شد. علیرغم آزادی تعدادی از بازداشت شدگان، تعدادی دیگر از جمله عاطفه رنگریز، ندا ناجی و مرضیه امیری کماکان تحت بازداشت هستند.

در تاریخ ۸ مردادماه ۹۸، در پی بروز درگیری در زندان قرچک ورامین یاسمن آریانی، ندا ناجی، عاطفه رنگریز و سپیده قلیان توسط زندانیان جرائم عادی مورد ضرب و شتم قرار گرفته و در پی این اتفاق خانم رنگریز به بهداری منتقل شده بود.

روز دوشنبه ۱۴ مردادماه ۱۳۹۸، عاطفه رنگریز از زندان قرچک به شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب منتقل و جلسه دادگاه وی به ریاست قاضی مقیسه برگزار شد. طی این جلسه قرار وثیقه ۲ میلیارد تومانی برای آزادی ایشان تعیین شده است. از آنجایی که خانواده این شهروند بازداشتی امکان تامین آن را ندارند وی به زندان بازگردانده شد.

شاپور احسانی راد به بند عمومی زندان اوین منتقل شد

شاپور احسانی راد، فعال کارگری روز گذشته طی تماسی تلفنی از انتقالش به بند عمومی زندان اوین خبر داد. وی در تاریخ ۷ مردادماه توسط نیروهای امنیتی در محل کار خود بازداشت شده بود.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از اتحادیه آزاد کارگران ایران، روز پنجشنبه ۲۴ مردادماه ۱۳۹۸، شاپور احسانی راد طی تماسی تلفنی از انتقالش به بند عمومی زندان اوین خبر داد.

بر اساس این گزارش، شاپور احسانی راد از زمان بازداشت تاکنون ممنوع الملاقات بوده و تنها چند تماس کوتاه تلفنی با خانواده خود داشته است.

علیرغم پیگیری‌ها و مراجعات مکرر خانواده احسانی راد به دادسرای اوین و دفتر دادیار ناظر بر زندان، تا لحظه تنظیم این گزارش اطلاع دقیقی در خصوص اتهامات انتسابی و دلیل بازداشت این فعال کارگری به دست نیامده است.

آقای احسانی راد در تاریخ ۷ مردادماه بازداشت و به زندان اوین منتقل شده بود.

گفته می شود که پرونده وی به شعبه ۴ دادسرای اوین ارجاع و بازپرس پرونده برای آزادی وی قرار وثیقه صادر کرده است، با این حال تاکنون از آزادی‌اش جلوگیری شده است.

لازم به ذکر است که شاپور احسانی راد، نماینده اخراجی کارگران کارخانه پروفیل ساوه، از اعضای هیأت مؤسس شورای کارگری بازنشستگان تأمین اجتماعی و عضو هیات مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران است.

این فعال کارگری پیشتر در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ماه ۱۳۹۴ به علت نمایندگی کردن اعتراض کارگران لوله و نورد صفا که در پی عدم پرداخت ۵ ماه دستمزد صورت گرفته بود، تحت عنوان تحریک کارگران، بازداشت و ۵ خردادماه همان سال به همراه جعفر عظیم زاده محاکمه و به زندان مرکزی ساوه منتقل شد. وی نهایتاً در تاریخ ۲۰ خردادماه با قرار وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی به صورت موقت آزاد شد.

بر اساس حکم صادره از شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی ساوه در سال ۹۵، شاپور احسانی راد و جعفر عظیم زاده به اتهام “اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور” و “تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی” هر کدام به ۱۱ سال حبس محکوم شدند.

این دو فعال کارگری نهایتا به موجب دادنامه صادره از شعبه هشت دادگاه تجدیدنظر استان مرکزی که در تاریخ ۱ خردادماه ۹۶ به آنان ابلاغ شد، از بابت اتهامات “اقدام علیه امنیت ملی” و “تبلیغ علیه نظام”  تبرئه شدند.

تجمع کارگران شهرداری مصیری در شهرستان رستم

روز یکشنبه، جمعی از کارگران شهرداری مصیری واقع در شهرستان رستم استان فارس، در اعتراض عدم پرداخت مطالبات مزدی خود، در مقابل ساختمان دادگستری این شهرستان دست به تجمع زدند.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از نورآباد، روز یکشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۸، جمعی از کارگران شهرداری مصیری اقدام به برگزاری تجمع اعتراضی کردند.

معترضان با تجمع در مقابل دادگستری این شهرستان خواستار پیگیری مشکلات معیشتی خود و ورود دادستان برای رفع مشکل عدم پرداخت حقوق آنها توسط پیمانکار شدند.

از قرار معلوم پیمانکار سال ۹۶_۹۷ شهرداری مصیری مطالبات مزدی کارگران را پرداخت نکرده و آنها خواستار رسیدگی مراجع قضایی به این موضوع شدند.یکی از کارگران حاضر در تجمع در این خصوص گفت: “مطالبات کارگران ۴۰۰ میلیون تومان طبق حکم اداره کار شهرستان رستم است”.

وی افزود: “حق هر کارگر معادل ۷ میلیون تومان است که پرداخت نشده و اعتراض آنها به این موضوع پس از ۸ ماه هنوز به نتیجه نرسیده است”.

رستم یکی از شهرستانهای استان فارس است.

حسن عباسی در پی شکایت وزیر اطلاعات بازداشت شد

حسن عباسی، عضو سپاه پاسداران و تحلیلگر محافظه کار مسائل سیاسی با شکایت وزیر اطلاعات احضار و بازداشت شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از تسنیم، امروز سه شنبه ۲۲ مردادماه ۱۳۹۸، حسن عباسی، عضو سپاه پاسداران با شکایت محمود علوی، وزیر اطلاعات بازداشت شد.

بر اساس این گزارش، حسن عباسی طی یک سخنرانی، مطالبی درباره طرح نظر در خصوص ارتباط وزیر اطلاعات با یک رسانه مطرح کرده بود که نهایتاً با شکایت وزیر اطلاعات احضار و بازداشت شد.

حسن عباسی در مهرماه سال گذشته به ۳۵ ماه حبس شامل ۵ فقره حبس ۷ ماهه محکوم شده بود که یک مورد یعنی یک حبس ۷ ماهه برای آقای وی به اتهام توهین به رییس جمهور و وزیر راه قطعیت پیدا کرده و قابلیت اجرایی داشت.

دلیل بازداشت حسن عباسی در صفحه توییتر و کانال تلگرامی وی “بیان رابطه آمد نیوز و وزیر اطلاعات در یک سخنرانی” عنوان عنوان شده است.

حسن عباسی متولد ۱۳۴۵ در ازنا، فعال و تحلیلگر سیاسی محافظه‌کار ایرانی و عضو رسمی سپاه پاسداران است. شهرت او به دلیل سخنان عجیب و جنجالی در حوزه‌های مختلف از جمله سیاست، سینما، اقتصاد، تاریخ و فلسفه است.

مرگ و مصدومیت ۲ کارگر و ۷ آتش نشان در سایه فقدان ایمنی کار

طی روز گذشته، در سایه فقدان ایمنی محیط و شرایط کار، ۲ کارگر و ۷ آتش نشان در شهرهای یزد و قم دچار حادثه شدند. در این حوادث ۸ کارگر مصدوم و ۱ کارگر جان خود را از دست داد. ایران در زمینه‌ی رعایت مسائل ایمنی کار در میان کشورهای جهان رتبه ۱۰۲ را به خود اختصاص داده ‌که رتبه بسیار پایینی است.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایلنا، شب گذشته بر اثر حادثه برق گرفتگی در یک واحد تولید فولاد در یزد، یک کارگر ۳۶ ساله کشته شد.

همچنین در این حادثه یک نفر مصدوم شده و راهی بیمارستان شد که حال وی چندان مساعد نیست.

این اتفاق در حالی رخ داده که حوادث کار در این واحد فولادی مسبوق به سابقه است و تقریبا سالی چند کشته بر جای می گذارد.

تکرار و بروز چنین حوادثی نشان از بی‌توجهی مسئولان واحد تولیدی فولادی در رعایت استانداردها دارد که بروز چنین حوادثی وارد چرخه تکرار شده است.

مصدومیت ۷ آتش‌نشان در قم

به گزارش فارس، آتش سوزی گسترده مغازه‌های چوب بری در بازار کهنه قم با تلاش آتش‌نشانان قم اطفا شد.

عصر روز گذشته مغازه‌های چوب بری در بازار کهنه قم طعمه حریق شد و پس از اعلام حریق به آتش نشانی، خودروهای عملیاتی به محل اعزام شدند.

برای اطفا این حریق گسترده ۱۸ دستگاه خودروی عملیاتی و ۴ دستگاه تانکر آب رسان به محل اعزام شده و همچنین تیم های پشتیبانی شهرداری قم نیز در محل حضور یافتند.

این گزارش حاکی است با تلاش گسترده نیروهای آتش نشانی حریق به صورت کامل اطفا شده و عملیات لکه گیری در حال انجام است.

در این حریق ۷ نفر از آتش‌نشانان مصدوم شدند که توسط نیروهای اورژانس به مراکز درمانی انتقال یافتند.

وقوع این آتش سوزی برای ساعتی منجر به ایجاد ترافیک سنگین و مسدود شدن خیابان آذر شد.

با تلاش آتش نشانان این آتش سوزی به بازار کهنه سرایت نکرد ولی شدت حریق موجب وارد آمدن خساراتی به بخش تاریخی بازار شد.

تداوم بازداشت روح الله زیبایی، شهروند بهایی علیرغم وضعیت نامناسب جسمی

روح الله زیبایی، شهروند بهایی ساکن کرج علیرغم وضعیت نامناسب جسمی از جمله نداشتن یک کلیه و بخشی از کبد، همینطور آسیب دیدگی پا ناشی از تصادف اخیر کماکان در بازداشتگاه اداره اطلاعات کرج به سر می برد. وی روز گذشته تماس کوتاهی با خانواده خود داشته است. روح الله زیبایی در تاریخ ۱۲ مردادماه توسط نیروهای امنیتی و در منزل شخصی بازداشت شده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روح الله زیبایی، شهروند بهایی ساکن کرج علیرغم وضعیت نامناسب جسمی و سپری شدن ۴ روز کماکان در بازداشت به سر می برد.

در پی مراجعه روز دوشنبه خانواده ایشان به دادسرای کرج به آنها گفته شده بود که آقای زیبایی تماس خواهد گرفت.

وی روز گذشته و در چهارمین روز بی خبری طی تماس کوتاهی با خانواده خود گفته است که در بازداشتگاه اداره اطلاعات کرج نگهداری می شود. بازداشت و بازجویی آقای زیبایی در حالی ادامه دارد که وی پیشتر به دلیل بروز تصادف یکی از پاهای خود را از دست داده و محل جراحی به طور کامل بهبود پیدا نکرده است. این شهروند علاوه بر محل جراحی پا، به دلیل از دست دادن یک کلیه و بخشی از کبد نیز باید به طور مداوم تحت درمان و رسیدگی پزشکی باشد.

روح الله زیبایی، شهروند بهایی ساکن کرج روز شنبه ۱۲ مردادماه ۹۸ توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد.

بازداشت این شهروند توسط هفت تن از نیروهای امنیتی و در منزل شخصی وی در باغستان کرج صورت گرفته بود. مامورین پس از بازداشت ضمن تفتیش منزل، تلفن همراه و کامپیوتر شخصی ایشان را نیز ضبط کرده و با خود بردند.

لازم به ذکر است همزمان با بازداشت آقای زیبایی برخی رسانه های نزدیک به حکومت با اعلام خبر دستگیری یک شهروند بهایی در کرج، بدون اشاره به هویت وی، مدعی شده بودند که این فرد «از عناصر فعال و شاخص و وابسته به یکی از فرقه‌‌ها، در حاد کردن شرایط دشوار اقتصادی و حقوق بشر» بوده و خبرگزاری مهر نیز در گزارشی از قول منابع نامعلومی این شهروند بهایی را به اخلال در فعالیت ارز و اقتصاد متهم کرده است.

گفتنی است منزل روح الله زیبایی پیشتر در دی ماه سال ۸۹ نیز توسط نیروهای امنیتی مورد تفتیش و ضبط وسایل شخصی قرار گرفته و خود نیز احضار شده بود.

شهروندان بهایی در ایران از آزادی‌های مرتبط به باورهای دینی محروم هستند، این محرومیت سیستماتیک در حالی است که طبق ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۱۸ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی هر شخصی حق دارد از آزادی دین و تغییر دین با اعتقاد و همچنین آزادی اظهار آن به طور فردی یا جمعی و به طور علنی یا در خفا برخوردار باشد.

بر اساس منابع غیررسمی در ایران بیش از سیصد هزار نفر بهایی وجود دارد اما قانون اساسی ایران فقط اسلام، مسیحیت، یهودیت و زرتشتی گری را به رسمیت شناخته و مذهب بهاییان را به رسمیت نمی‌شناسد. به همین دلیل طی سالیان گذشته همواره حقوق بهائیان در ایران به صورت سیستماتیک نقض شده است.