روز سهشنبه فاطمه (حوریه) ضیایی آزاد، زندانی سیاسی سابق، از بابت پروندهای که در آن به یک سال و شش ماه حبس تعزیری محکوم شده است، بازداشت و جهت تحمل دوره محکومیت خود به زندان اوین منتقل شد.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز سهشنبه ۲۰ فروردینماه ۹۸، فاطمه ضیایی آزاد، در محل اجرای احکام دادگاه، بازداشت و جهت تحمل دوران محکومیت خود به بند زنان زندان اوین منتقل شد.
وی به همراه همسرش محمود عظیمی در مهرماه سال ۹۴ مجددا بازداشت و در بهمن ماه همان سال با قرار وثیقه ۱۰۰ میلیون تومانی از بند ۲۰۹ زندان اوین آزاد شد. محمود عظیمی نیز در آذرماه همان سال با قرار وثیقه ۱۰۰ میلیون تومانی آزاد شده بود.
خانم ضیایی آزاد اندکی بعد در دادگاهی به یک سال و شش ماه حبس تعزیری محکوم شد، حکمی که در اواخر سال گذشته در دادگاه تجدیدنظر عینا تایید و اکنون اجرایی شده است.
لازم به ذکر است فاطمه ضیایی آزاد ۶۰ ساله که از زندانیان سیاسی سابق در ایران است از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۵ نیز به مدت پنج سال در زندان به سر برده است.
همچنین وی در تاریخ ۲ بهمن ماه ۱۳۸۷ از بابت اتهام “تردد به مقر سازمان مجاهدین خلق در عراق” که مدعی بود برای دیدار با دو دخترش” صورت گرفته، بازداشت و در دی ماه سال ۱۳۸۸ با پایان حبس از زندان آزاد شد.
فاطمه ضیایی آزاد همچنین بار دیگر در ۱۸ خرداد ۹۲ توسط ماموران امنیتی بازداشت و در ۲۵ مهرماه همان سال به دلیل سن بالا، بیماری ام . اس و شرایط جسمانی نامناسب از بند زنان زندان اوین آزاد شد.
دادگاه تجدید نظر استان کرمانشاه حکم صادره توسط دادگاه کیفری دو قصرشیرین علیه کیانوش قهرمانی، زندانی سیاسی محبوس در زندان کرمانشاه را عینا تائید کرد. بر اساس این حکم که روز جاری به وی ابلاغ شده، آقای قهرمانی به اتهام دو فقره “تحریق” به ۲۰ سال حبس تعزیری محکوم شده که ۱۰ سال از این حکم قابل اجرا خواهد بود. کیانوش قهرمانی پیش از آن نیز توسط دادگاه انقلاب کرمانشاه به ۶ سال حبس تعزیری محکوم شده بود.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، در هفته جاری، حکم حبس صادره علیه کیانوش قهرمانی، زندانی سیاسی محبوس در زندان این شهر توسط دادگاه تجدید نظر استان کرمانشاه تائید و در زندان به وی ابلاغ شد.
بر اساس این حکم، ۲۰ سال حبس تعزیری از بابت دو فقره اتهام “تحریق” (آتش زدن بانک و مسجد) که این زندانی پیشتر به آن محکوم شده بود، عینا تائید و با اعمال ماده ۱۳۴، مجازات اشد یعنی ۱۰ سال حبس تعزیری قابل اجرا خواهد بود.
یک منبع نزدیک به آقای قهرمانی در گفتگو با هرانا ضمن تایید این خبر گفت “به آقای قهرمانی گفته شده است پرونده دادگاه انقلاب و کیفری او در مرحله تجدیدنظر تجمیع شده و نهایتا به ۱۰ سال حبس تعزیری قابل اجرا منتهی شده است، هر چند جزییات این روند حقوقی همچنان روشن نیست.”
لازم به یادآوری است کیانوش قهرمانی، شهروند اهل قصرشیرین در تاریخ ۲۴ بهمن ماه ۹۶، بازداشت و در اردیبهشت ماه ۹۷ توسط شعبه ۵ دادگاه انقلاب کرمانشاه از بابت اتهام “عضویت در گروههای مخالف نظام” به ۵ سال حبس و از بابت اتهام “تبلیغ علیه نظام” به ۱ سال حبس محکوم شد.
کیانوش قهرمانی در تاریخ ۲۳ خردادماه سال گذشته توسط شعبه ۱۰۱ دادگاه کیفری دو شهرستان قصر شیرین از بابت دو فقره “تحریق” (آتش زدن بانک و مسجد) به ۲۰ سال حبس تعزیری محکوم شده بود.
لازم به ذکر است آقای قهرمانی از زمان بازداشت به دلیل عدم توانایی در تامین قرار وثیقه ۴۰۰ میلیون تومانی در این زندان به سر برده است.
معین محمدی، شهروند بهایی ساکن یزد، عصر روز چهارشنبه با تودیع قرار وثیقه از زندان آزاد شد. وی در دیماه سال گذشته توسط نیروهای امنیتی و در مسیر محل کار خود بازداشت و نهایتا در دادگاه انقلاب یزد به ۶ سال حبس تعزیری محکوم شد.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، عصر روز چهارشنبه ۲۱ فروردین ماه ۱۳۹۸، معین محمدی، شهروند بهایی ساکن یزد با تودیع قرار وثیقه از زندان آزاد شد.
معین محمدی، شهروند بهایی ساکن یزد پیشتر توسط دادگاه انقلاب یزد به ۶ سال حبس تعزیری محکوم شده بود.
این شهروند بهایی در تاریخ ۱۹ دیماه سال ‘گذشته توسط نیروهای امنیتی در یزد بازداشت شده بود.
خانواده آقای محمدی زمانی که متوجه شدند وی به محل کارش نرسیده است پیگیر موضوع شده و پس از چند ساعت متوجه بازداشت او شده بودند.
گفتنی است پیش از بازداشت وی نیروهای امنیتی به منزل او رفته و علاوه بر تفتیش منزل ایشان منزل پدر آقای محمدی را نیز تفتیش کردند؛ در صورتی که حکم بازرسی منزل مربوط به منزل خود معین محمدی بوده است. مامورین پس از تفتیش کامل منازل، موبایلها، لپتاپها و تعدادی از کتب و وسایل شخصی را نیر با خود برده بودند.
گفته میشود این شهروند بهایی در ارتباط با مسائل محیط زیستی فعالیت میکرده با این حال از دلایل بازداشت و اتهامات وی تا لحظه تنظیم گزارش اطلاع دقیقی به دست نیامده است.
شهروندان بهایی در ایران از آزادیهای مرتبط به باورهای دینی محروم هستند، این محرومیت سیستماتیک در حالی است که طبق ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۱۸ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی هر شخصی حق دارد از آزادی دین و تغییر دین با اعتقاد و همچنین آزادی اظهار آن به طور فردی یا جمعی و به طور علنی یا در خفا برخوردار باشد.
بر اساس منابع غیررسمی در ایران بیش از سیصد هزار نفر بهایی وجود دارد اما قانون اساسی ایران فقط اسلام، مسیحیت، یهودیت و زرتشتی گری را به رسمیت شناخته و مذهب بهاییان را به رسمیت نمیشناسد. به همین دلیل طی سالیان گذشته همواره حقوق بهائیان در ایران به صورت سیستماتیک نقض شده اس
اورژانس ۱۱۵ فسا اعلام کرد که ساعتی پیش یک دستگاه مینی بوس حامل دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی روستای کبک آباد از توابع ششده و قره بلاغ شهرستان فسا در حال برگشت از اردو با یک دستگاه خودرو پراید برخورد کرده و ۲۰ دانش آموز مینی بوس مصدوم و ۳ سرنشین خودرو پراید جان باختند. وی در ادامه گفت که وضعیت برخی از مصدومان این حادثه وخیم گزارش شده است.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از رویداد ۲۴، برخورد یک دستگاه مینی بوس حامل دانش آموزان با یک دستگاه خودرو پراید در فسا ۳ کشته و ۲۰ مصدوم برجای گذاشته است.
علیپوریان مسئول روابط عمومی اورژانس ۱۱۵ شهرستان فسا اظهار کرد: لحظاتی پیش یک دستگاه مینی بوس حامل دانش آموزان مقطع ابتدایی روستای کبک آباد از توابع ششده و قره بلاغ شهرستان فسا در حال برگشت از اردو با یک دستگاه خودرو پراید برخورد کرده و ۲۰ دانش آموز مینی بوس مصدوم و ۳ سرنشین خودرو پراید جان باختند.
وی ادامه داد: وضعیت برخی از مصدومان این حادثه وخیم گزارش شده است.
مسئول روابط عمومی اورژانس ۱۱۵ شهرستان فسا تصریح کرد: برای امدادرسانی به مجروحان حادثه، یک دستگاه اتوبوس آمبولانس و ۴ دستگاه آمبولانس اعزام شده است.
علیپوریان اضافه کرد: علت حادثه توسط کارشناسان پلیس راه در حال بررسی است.
خانه تاریخی احمد شاملو واقع در خیابان ویلا در تهران در معرض تخریب قرار داد. از پنجرههای از جا درآمده این خانه سه طبقه چند ماهی است صدای پتک میآید. این در حالی است که اداره میراث فرهنگی تهران به شهرداری نامه نوشته و اعلام کرده است که به دلیل ارزش معماری این بنا، درآوردن پنجره هایش غیرقانونی و تخریبش ممنوع است.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از روزنامه شهروند، خانه احمد شاملو در کوچه خسرو که زمانی میعادگاه وی با آیدا سرکیسیان بود در معرض تخریب یا نوسازی قرار دارد. مهدی معمارزاده، کارشناس معماری اداره میراث فرهنگی در این باره میگوید: “جدا از اینکه شاملو در این خانه زندگی میکرده، معماری این ساختمان ارزشمند است و اجازه تخریب آن را نخواهیم داد”. بر اساس گفتههای او خانه اجارهای شاملو، پهلوی است و ساخت آن برمیگردد به دهه ٣٠.
یادگارهای شخصیتهای فرهنگی بسیاری در گوشهگوشه شهر فراموش شده است؛ مثل خانه نیما یوشیج در دزاشیب که مخروبه شده، مثل خانه فروغ فرخزاد در کوچه اعرابی که تخریب شد و دوستداران میراث فرهنگی ماهها تلاش کردند تا دستکم جلوی تخریب خانه پدریاش را بگیرند. حالا هم پنجرههای خانه پهلوی کوچه خسرو را از چارچوب درآوردهاند؛ خانهای با «دو خشت از اشک و دو خشت از خنده».
بر اساس گزارش شهروند، شاملو پس از ترک خانه خیابان خردمند جنوبی، مدتی در این خانه زندگی میکرد و درست همین خانه نزدیک یکسال میعادگاه او و آیدا بود. همسایهها کمتر میدانند اما آیدا سرکیسیان (همسر شاملو) در یکی از مصاحبههایش داستانی از دیوارهای این خانه روایت کرده است: «شب پیش شاملو در خانه مادرش بودم. تابستان بود و در غروبش باران عجیبی هم بارید. فردا که به خانه آنها رفتم، او نبود. نشستم روی تختش که کنار دیوار بود و پشت به دیوار. ناگهان برگشتم دیدم با مداد روی دیوار شعری نوشته شده با اسم آیدا در آینه که تاریخ و امضا هم دارد. متحیر شده بودم و حال عجیبی داشتم. ناگهان وارد شد. نگاهش کردم! گفت بخوان. شعر که مینوشت من باید با صدای بلند میخواندم. خیلی عادی گفت دیشب بیدار شدم، خواستم بنویسم دیدم کاغذ نیست. روی دیوار نوشتم. آن شعر بدون هیچ تغییری در کتاب چاپ شد.» (گفتوگو با روزنامه شرق)
مهدی معمارزاده، کارشناس معماری اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری تهران خانه شاملو را میشناسد: «همانی که نبش جنوبی کوچه خسرو است؛ خانهای سهطبقه آجری که پنجرههایش را هم برداشتهاند تا خرابش کنند.» به گفته او از چند روز پیش معاونت میراث فرهنگی بنا بوده نامهای به شهرداری بفرستد تا جلوی تخریب این خانه را بگیرد.
معمارزاده میگوید: «جدا از اینکه شاملو در این خانه زندگی میکرده، معماری این ساختمان ارزشمند است و اجازه تخریب آن را نخواهیم داد. از طرف دیگر هنوز مستنداتی هم مبنی بر اینکه اینجا خانه شاملو بوده است، نداریم و به دنبال جمعآوری این مستندات هستیم. اما حتی برداشتن پنجرههای این خانه هم کاری غیرقانونی بوده. ما برای جلوگیری از تخریب این خانه به شهرداری تهران نامه خواهیم زد».
اینطور که کارشناس اداره میراث فرهنگی تهران میگوید، خانه اجارهای شاملو، پهلوی است و ساخت آن برمیگردد به دهه ٣٠. او اشاره میکند به مراسم سالگرد شاملو در امامزاده طاهر کرج که چند باری از برگزاریاش ممانعت شده و یاد میکند از اینکه تا سالها پیش سخت بود از خانه فروغ فرخزاد هم حرف بزنیم.
یکی از مستندات حضور شاملو در خانه خیابان خسرو، روایتهای آیداست. او سال ٨٧ در گفتوگویی با روزنامه اعتماد دراینباره صحبت کرده بود.
“«کوه با نخستین سنگها آغاز میشود/ انسان با نخستین درد/ – در من زندانی ستمگری بود که به آواز زنجیرش خو نمیکرد-/ من با نخستین نگاه تو آغاز شدم.» عاشقانهای به نام «آیدا در آینه». نخستین باری که شاملو این شعر را برایتان خواند به یاد میآورید؟
امکان دارد به یاد نداشته باشم؟ «آیدا در آینه» را که نوشت، در خانه خیابان ویلا با مادر و خواهرهایش زندگی میکرد. یک روز ١١ صبح رفتم خانهشان، خودش خانه نبود. رفتم به اتاقش. تختش گوشه اتاق بود و کنار آن میزی گذاشته بود. روی تخت نشستم و آیدا در آینه را روی دیوار دیدم، با خطی زیبا، با مداد و بدون قلمخوردگی، مرتب روی گچ دیوار سپید نوشته شده بود. حیران شده بودم. ناگهان آمد تو، دید دارم شعرش را میخوانم.
واکنش شاملو در آن لحظه چه بود؟ (آیدا با حرارت به این سوال پاسخ میدهد.)
گفت دیشب یکهو بیدار شدم و خواستم شعر بنویسم، کاغذ دمدستم نبود روی دیوار نوشتم.
بعد از آن روز هیچ وقت به آن خانه رفتهاید؟ آیا آن شعر هنوز هم روی دیوار است؟
بعد از آنکه ازدواج کردیم و مادرشان هم از آنجا رفتند، دیگر توی آن خانه نرفتهام. فقط از جلویاش رد شدهام. از سرنوشت آن دیوار هم خبری ندارم. اما افسوس میخورم که چرا آن تکه از گچ دیوار را برنداشتم. میشد دیوار را با کاهگلش کند و جایش را به سادگی پر کرد. اتفاق عجیبی بود که هنوز ذهنم را درگیر میکند. کل ماجرای «آیدا در آینه» غریب بود. اول از من خواست بخوانم، اما خودش با آن صدای بینظیرش برایم خواند؛ لبانت به ظرافت شعر… چاپ که شد یک کلمه هم از شعر عوض نشد. بعد، از من میپرسند شاملو را چگونه دوست داشتی”.
خانه را برای مزایده گذاشته بودند.
در ادامه این گزارش آمده است: صبح روز گذشته یکی از کاربران توییتر، عکسی از خانه شاملو در خیابان ویلا منتشر کرد و نوشت: «این خانه اجارهای احمد شاملو در خیابان ویلا ابتدای کوچه خسرو است که همینطور سالها متروک و بلااستفاده افتاده است. گویا از املاک یک وزارتخانه است. خانه طبقه دوم که در اوج عاشقی یک روز آیدا به آن سر میزند و میبیند که شاملو بدون کاغذ «آیدا در آینه» را بر دیوار آن نوشته است.» بعد از این توییت، یکی از کاربران از تملک وزارت نیرو بر این بنا نوشت: «این ساختمان متعلق به شرکت توسعه منابع آب و نیرو از شرکتهای زیرمجموعه وزارت نیرو بود. دقیقا خاطرم نیست از کی به این شکل متروکه شده، ولی تا حدود سال ٨۴ ساختمان واحد کارگزینی شرکت آب و نیرو بود.» یکی دیگر از اینکه چند ماه پیش این خانه را به مزایده گذاشته بودند، نوشت و دیگری از اینکه «عدهای معتاد و آدم عجیبوغریب» در آن زندگی میکنند و «از بهمن ماه ٩٧ هرازگاهی صدای پتک از آن شنیده میشود».
دوستداران شاعر، چند سالی است که برنامه گردشگری می چینند و رد پای شاعر را در تهران دنبال می کنند. «شاملو گردی» آنها از خیابان صفی علیشاه آغاز می شود؛ محله ای که بامداد در آن متولد شد و دفتر مجله خوشه (به سردبیری شاملو) هم آنجا بود در دهه ۴٠. البته بی آنکه اثری از خانه شماره ۱۳۴ (زادگاه الف.بامداد)، کتابفروشی صفیعلیشاه و دفتر مجله خوشه باقی مانده باشد. مسیر تور فرهنگی احمد شاملو می رود تا خیابان آ شیخ هادی، کوچه وزیری (سخنور)، خانه سابق عین.پاشایایی، دوست نزدیک شاملو که در سال ۵٧ وقتی شاملو و آیدا از لندن بازمی گردند چند ماهی مهمان او می شوند تا خانه ای اجاره کنند. شاملو گردی به کافه نادری میرسد. جایی که به سیاق روشنفکران دیگر پیش از انقلاب، پاتوق بامداد هم بوده. مقصد بعدی دوست داران شاعر خانهای است در خیابان خردمند جنوبی که نخستین دیدار بامداد و آیدا در بهار سال ١٣۴١ همانجا اتفاق می افتد. راه آنها تا دو خانه در خیابان خردمند ادامه پیدا میکند؛ یکی با نمای آجری که خانه آیدا بوده و دیگری در همسایگی اش، خانه ای با نمای سنگ سفید که شاملو در آن می زیسته است. هر دو خانه هنوز پابرجا هستند. این خانه از بنای پهلوی کوچه خسرو هم دور نیست. از میان یادگارهای بازمانده از شاملو، تنها یکی در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است. خانه دهکده فردیس از سال ۶٨ محل زندگی شاملو و همسرش بود؛ مکانی که بسیاری از آثار ماندگار این هنرمند در آن خلق شده است. این خانه به عنوان موزه و با نام «بنیاد الف بامداد» فعالیت میکند اما بازدید از آن نیازمند هماهنگی قبلی است.
احمد شاملو، شاعر، نویسنده، روزنامه نگار، مترجم پرآوازه ایرانی است که در سال ۱۳۰۴ در تهران به دنیا آمد و روز دوم مرداد ۱۳۷۹ پس از مدتها بیماری در گذشت.
مهدی کوخیان، فعال مدنی و مدیر کانال تلگرامی “شهر خبر ملکان” که روز دوشنبه توسط نیروهای اداره اطلاعات شهرستان ملکان بازداشت شده، روز جاری طی تماس کوتاهی با خانواده از اعتصاب غذای خود خبر داده است.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز سهشنبه ۲۰ فروردینماه ۹۸، مهدی کوخیان، فعال مدنی اهل ملکان دست به اعتصاب غذا زده است.
وی روز جاری طی تماس کوتاهی با خانواده از آغاز اعتصاب غذای خود در بازداشت خبر داده است. به گفته نزدیکان آقای کوخیان، بازداشت وی با دخالت سلمان خدادادی، نماینده مردم ملکان در مجلس که که سال گذشته پرونده تجاوز جنسی وی و ماجرای مرگ مشکوک “زهرا نویدپور” قربانی این تجاوز خبرساز شده بود صورت گرفته و مشخص نیست چه سناریویی برای مهدی کوخیان در دست دارد. با این حال از دلایل بازداشت وی اطلاع دقیقی در دست نیست.
مهدی کوخیان روز دوشنبه ۱۹ فروردین توسط نیروهای اطلاعات این شهرستان بازداشت شده است.
پیشتر یک منبع مطلع در این خصوص به گزارشگر هرانا گفت: “آقای کوخیان که پیشتر چندین بار توسط سلمان خدادادی، نماینده ملکان در مجلس تهدید شده بود، امروز توسط نیروهای اداره اطلاعات این شهر بازداشت و به بازداشتگاه این نهاد منتقل شد. مامورین اداره اطلاعات به هنگام بازداشت، وی را مورد ضرب و شتم قرار دادهاند بطوریکه وی از ناحیه سر زخمی شده است”.
لازم به ذکر است که مهدی کوخیان از فعالین مدنی شناختهشده در شهرستان ملکان و مدیر کانال تلگرامی “شهر خبر ملکان” است.
مهدی کوخیان در دیماه سال ۱۳۹۵ با شکایت فرهاد نریمانپور، شهردار ملکان و پیمان محمدپور دادستان شهرستان توسط پلیس فتای مراغه در شهر محل سکونت خود در شهرستان ملکان بازداشت شده بود. آقای کوخیان از همان روز بازداشت در بازداشتگاه اطلاعات نیروی انتظامی دست به اعتصاب غذا زد و سپس در تداوم اعتصاب غذای خشک به زندان شهرستان مراغهمنتقل شد. او در زندان نیز در واکنش به بازداشت غیرقانونی خود با دوختن لبهایش دست به اعتراض زد. مدت ۲۸ روز را با همین وضعیت در بازداشتگاه اطلاعات سپاه پاسداران تبریز تحت بازجویی دوباره بسر برد. وی نهایتا در تاریخ ۲۳ بهمن ۱۳۹۵ با قرار وثیقه ۳۰۰ میلیون تومانی به صورت موقت آزاد شد.
این فعال ترک سرانجام در اسفندماه ۱۳۹۶ توسط شعبه اول دادگاه انقلاب مراغه به ریاست مهدی داورنیا از بابت اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام به نفع سازمان ها، گروه ها و شبکه های مخالف نظام” به تحمل ۱۸ ماه حبس تعزیری محکوم شد.
معلمان رسمی استان قزوین از عدم پرداخت مطالبات مزدی خود خبر دادند و گفتند که نه تنها حق التدریس ما از ابتدای مهرماه ۹۷ پرداخت نشده بلکه سه ماه حق التدریس از سال تحصیلی قبلی (سال تحصیلی ۹۶-۹۷) طلبکاریم.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایلنا، جمعی از معلمان رسمی استان قزوین از عدم پرداخت مطالبات مزدی خود خبر دادند.
این معلمان میگویند: “نه تنها حقالتدریس ما از ابتدای مهرماه ۹۷ پرداخت نشده بلکه سه ماه حقالتدریس از سال تحصیلی قبلی (سال تحصیلی ۹۶-۹۷) طلبکاریم. با این وصف انگیزههایمان را از دست دادهایم”.
این معلمان میگویند: “دلیل اشتغال به صورت حقالتدریسی که نوعی اضافه کاری برای معلمان رسمی محسوب میشود این است که با حقوق ثابت امورات زندگیمان نمیگذرد؛ حال اگر قرار باشد برای دریافت پول حقالتدریس چند ماه منتظر بمانیم، زندگیمان به مشکل برمیخورد”.
پیش از این قرار بود مطالبات و معوقات فرهنگیان تا پایان سال ۹۷ پرداخت شود و در این زمینه، وعدههای بسیاری به معلمان داده شده بود؛ سپس اعلام کردند همه مطالبات تا ۵ فروردین پرداخت خواهد که این وعده هم محقق نشد.
این درحالی است که جبار کوچکینژاد (عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس) در این رابطه گفته است: “قرار بود بیش از ۷۰۰ میلیارد تومان برای پرداخت مطالبات فرهنگیان اختصاص یابد اما سازمان برنامه و بودجه با فریبی که آموزش و پرورش را داد، مانع شد”.
وی اضافه کرد: “سایر دستگاهها مطالبات کارکنان خود را پرداخت کردهاند اما آموزش و پرورش همانند گذشته مطالبات کارکنان خود را با تأخیر طولانی پرداخت میکند. برخی مسئولان وزارت آموزش و پرورش از واریز مطالبات فرهنگیان تا پایان فروردین میگویند اما به نظر بنده بعید است این موضوع محقق شود و باید مطالبات را از اعتبارات سال ۹۸ پرداخت کنند”.
کارگران شاغل در کشتارگاه صنعتی دام ایلام از معوقات مزدی ۱۳ ماهه خود خبر دادند و گفتند که به غیر از دستمزد بسیاری از مزایا و مطالبات کارگران این واحد صنفی طی یک سال و نیم اخیر، پرداخت نشده است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، کشتارگاه صنعتی دام ایلام که گفته میشود یکی از بزرگترینهای ایران و حتی غرب آسیا است، بعد از خصوصیسازی روزگاری را میگذراند که تقریبا مشابه شرایط دیگر بنگاههای بزرگ اقتصادی کشور بعد از واگذاری به بخش خصوصی است.
این کشتارگاه که تاریخ تاسیس آن به سال ۱۳۷۲ بازمیگردد و گفته میشود میزان ظرفیت اسمی آن یک هزار راس دام سبک و ۱۰۰ دام سنگین در یک شیفت اعلام شده، از تابستان سال ۹۶ در وضعیت تعطیلی قرار گرفته است.
مالکیت این کشتارگاه تا سال ۹۵ در اختیار شرکت پشتیبانی امور دام قرار داشته، اما بعد از آن به بخش خصوصی واگذار شد. از ابتدای سال ۹۶ این فرد مالکیت این مرکز را در اختیار گرفت و البته به گفته کارگران؛ وامی حدود دو میلیارد تومان برای هدایت آن از بانک کشاورزی دریافت کرد که خود این نکته جالبی است چراکه حدود سه ماه بعد از واگذاری، مشکلات کشتارگاه آغاز شد.
یکی از کارگران این شرکت از حدود سیزده ماه معوقه مزدی و عدم پرداخت بسیاری مزایا و مطالبات کارگران طی یک سال و نیم اخیر میگوید و اینکه سال جدید را در حالی آغاز کردهاند که هیچ تغییری در وضعیت معوقات انباشت شده آنها ایجاد نشد. به علاوه، از اواسط اسفند ماه کشتارگاه که طی چند ماه اخیر با تلاش کارگران اداره میشد، با همت مسئولان اداره برق، دچار قطعی برق شد و در خاموشی کامل فرو رفت. همچنین در آخرین روزهای سال گذشته، شرکت بار دیگر به مزایده گذاشته شد و در روز ۲۸ اسفند برنده مزایده معرفی و اعلام شد.
وی اشاره کرد: “در مزایده مجدد بحث معوقات کارگران لحاظ و قرار شد خریدار جدید آنها را با کارگران تسویه کند”.
وی خاطرنشان کرد: “سازمان خصوصیسازی با دریافت حکم از قاضی، خریدار قبلی را به خاطر مشکلات ناشی از مدیریت وی، خود به خود کنار گذاشت”.
وی افزود: “مدتی قبل در ابتدای سال جدید کارگران برای کار به کشتارگاه مراجعه کردند اما به دلیل بلاتکلیفی و نامشخص بودن وضعیت فعالیت این واحد، کار نکردند”.
این کارگر در پایان، با اظهار ناامیدی از مدیریت بخش خصوصی، گفت: “بخش خصوصی نهایتا چند ماه میآید اینجا را مدیریت میکند و سپس آن را رها میکند. به نظر کارگران بهتر است که مدیریت اینجا مجددا به شرکت پشتیبانی امور دام همچون گذشته، واگذار شود”.
یک زندانی متهم به قتل در شهر قیدار واقع در استان زنجان به سه بار اعدام محکوم شد. بنا بر خبری دیگر یک زندانی محکوم به اعدام در استان خوزستان با رضایت اولیای دم از مرگ رهایی یافت.
به گزارش رکنا، رئیس کل دادگستری استان زنجان گفت: “یک زندانی متهم به قتل در شهر قیدار به اعدام محکوم شد”.
صادقی نیارکی رئیس کل دادگستری استان زنجان گفت: “حکم اعدام متهم به قتل سه عضو یک خانواده در شهر قیدار که در بیست و چهارم بهمن ماه سال ۹۷ اقدام به قتل کرده بود، صادر شد”.
رئیس کل دادگستری استان زنجان در ادامه تشریح کرد: “به محض دریافت گزارش قتل از مراجع انتظامی و دستور اینجانب به دادستان شهرستان خدابنده مبنی بر انجام هرچه سریعتر تحقیقات پیرامون واقعه و پس از جمع آوری اطلاعات توسط حوزه قضائی محل وقوع قتل و نظریه پزشکی قانونی و البته با شکایت اولیای دم پرونده با دستور رسیدگی خارج از نوبت مبنی بر رسیدگی در کمترین زمان به شعبه یک کیفری استان ارجاع شد. لذا در همین راستا پرونده مذکور در کمترین زمان رسیدگی و حکم صادر شد”.
شایان ذکر است در پی اتهام متهم “م. ح” نسبت به قتل سه عضو یک خانواده در شهر قیدار و طی فرایند رسیدگی، متهم به سه بار اعدام توسط اولیای دم محکوم شد که پرونده در مرحله تجدید نظر خواهی است که پس از قطعیت حکم صادره اجرا خواهد شد.
قیدار یکی از شهرهای استان زنجان است. این شهر مرکز شهرستان خدابنده است.
رهایی از اعدام یک زندانی در شوشتر
به گزارش میزان، رئیس دادگستری شوشتر گفت: “اعضاء شورای حل اختلاف این شهرستان توانستند با وساطت و تلاش خود و جلب رضایت اولیاء دم، فردی که محکوم به اعدام بود را از چوبه دار رها کنند”.
مصطفی آباد رئیس دادگستری شهرستان شوشتر گفت: “چند سال پیش در نزاعی بین دو نفر، شخصی به قتل میرسد و متهم به قتل پس از دستگیری و طی مراحل قضایی به اعدام محکوم شد و این حادثه منجر به کشمکش و ایجاد اختلاف بین دو خانواده مقتول و متهم به قتل در شوشتر میشود”.
وی افزود: “با توجه به رسالت شورای حل اختلاف و تلاش برای صلح و سازش و گسترش و توسعه فرهنگ مصالحه، اعضاء شورای حل اختلاف شوشتر با تلاش و کوشش خود توانستند طی چندین جلسه رضایت اولیاء دم را جلب، و متهم به قتل را از چوبه دار رها، و زندگی دوباره را به او هدیه کنند؛ و این پرونده پس از چند سال منتهی به صلح و سازش شد”.
توحید قریشی، زندانی سنی مذهب محبوس در زندان رجایی شهر کرج، علیرغم پایان یافتن دوره محکومیت و رسیدن موعد آزادی با کارشکنی مسئولین زندان و نهادهای امنیتی کماکان در زندان بسر می برد.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، یک هفته از پایان دوران محکومیت توحید قریشی، زندانی سنی مذهب محبوس در زندان رجایی شهر کرج میگذرد، با این حال تاکنون از آزادی وی ممانعت به عمل آمده است.
یک منبع مطلع در این خصوص به گزارشگر هرانا گفت: “مدت محکومیت آقای قریشی در تاریخ ۱۳ فروردین ماه به پایان رسید، اما تاکنون اجازه خروج وی از زندان صادر نشده است. احتمال میرود که انتقال آقای قریشی از زندان رجاییشهر به بند ۲۰۹ زندان اوین در مردادماه سال گذشته و طرح اتهام “تبلیغ علیه نظام” و تشکیل پروندهای جدید علیه او دلیل جلوگیری از آزادیاش باشد”.
لازم به یادآوری است که توحید قریشی در تاریخ ۱۷ مردادماه ۱۳۹۷ از زندان رجاییشهر به بازداشتگاه وزارت اطلاعات در زندان اوین موسوم به بند ۲۰۹ منتقل شده بود. خانواده توحید قریشی در آذرماه همان سال پس از چهار ماه بی خبری از وضعیت این زندانی و پیگیریها و مراجعات فراوان به دادسرای اوین، بدون پاسخ و با رفتارهای توهینآمیز مواجه شده و موفق به ملاقات با وی نشدند. وی در آن زمان در حالی از تماس با خانواده خود محروم بود که مسئولان قضایی مدعی میشدند توحید قریشی ممنوعالملاقات است.
این زندانی در حالی با گشایش پرونده جدید روبرو شد که ماههای پایانی محکومیت خود را پشت سر میگذاشت. وی در اواسط دی ماه سال گذشته پس از حدود ۵ ماه از بند ۲۰۹ زندان اوین مجددا به زندان رجایی شهر منتقل شد.
روز دوشنبه ۱۵ بهمنماه سال گذشته جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات مطروحه علیه این زندانی سنی مذهب در پرونده جدید برگزار شد که وی از حضور در آن جلسه خودداری کرد. دلیل امتناع این زندانی از حضور در جلسه دادگاه عدم رعایت فاصله زمانی قانونی میان تاریخ احضار با تاریخ جلسه دادگاه و همچنین عدم دسترسی به وکیل خود بود.
توحید قریشی در تاریخ ۱۷ بهمن در پی حمله گارد ویژه زندان و ضرب و شتم شدید آنها به همراه حمزه درویش، دیگر زندانی سنی مذهب محبوس در زندان رجاییشهر به سلولهای انفرادی منتقل شده و دست به اعتصاب غذا زده بود. این اقدام به بهانه امتناع توحید قریشی، از حضور در جلسه دادگاه و حمایت سایر زندانیان از تصمیم او صورت گرفته بود. این دو زندانی در تاریخ ۱ اسفندماه از سلولهای انفرادی به سالن محل نگهداری زندانیان سنی مذهب بازگردانده شده و پس از ۱۵ روز به اعتصاب غذای خود پایان دادند.
مولوی توحید قریشی در تاریخ ۹ اردیبهشت ماه سال ۹۳ توسط نیروهای امنیتی بازداشت و یک سال پس از آن نیز محاکمه شده و ابتدا به ۱۰ سال و در دادگاه تجدید نظر به ۷ سال حبس تعزیری محکوم شد. حکم این زندانی اندکی بعد با تجمیع احکام به حدود ۴ سال قابل اجرا کاهش یافت.